• شنبه 27 مرداد 1403
  • السَّبْت 11 صفر 1446
  • 2024 Aug 17
یکشنبه 25 آبان 1399
کد مطلب : 115728
+
-

یکی برای همه  همه برای یکی

گلادیاتورهای نگهبان حقیقت

روانکاوی معاصر
یکی برای همه  همه برای یکی




جمال رهنمایی  

با تاسیس حزب رستاخیز ملت ایران در سال1353سایر احزاب قانونی منحل و همه کارمندان دولت موظف به عضویت در آن شدند. 2سال بعد تعداد اعضای این حزب بیش از 5میلیون نفر اعلام شد.
شاه طی یک مصاحبه مطبوعاتی به صراحت گفت:«کسی که وارد این تشکیلات سیاسی نشود، دو راه دارد؛ یا جایش در زندان است یا اگر بخواهد، فردا بدون پرداخت عوارض گذرنامه بگیرد و از ایران برود». در داخل حزب دو جناح «پیشرو» و «سازنده» با هم رقابت می‌کردند که رهبران هر دو توسط شاه تعیین می‌شدند. پس از مدتی یک جناح لیبرال هم به دستور شاه اضافه شد که به آن «اپوزیسیون اعلیحضرت» می‌گفتند. شاه در یکی از مصاحبه‌های بین‌المللی خود در پاسخ به سؤال خبرنگاری که شیوه تک‌حزبی را معادل دیکتاتوری دانسته بود گفت: «دمکراسی؟ آزادی؟ یعنی چه؟ ما اینها را نمی‌خواهیم».
تاسیس حزب رستاخیز توسط گروه‌های سیاسی کشور به‌شدت مورد اعتراض واقع شد و از آنجا که پایگاه طبقاتی وفادار و ریشه‌داری در جامعه نداشت،4سال بعد در سال1357منحل و دفاتر متعدد آن تعطیل شد.
انسان چگونه به این نتیجه می‌رسد که بهترین و کامل‌ترین پاسخ هر پرسشی و صحیح‌ترین راه‌حل هر مسئله‌ای را می‌داند و تمامی حقیقت نزد اوست؟ جست‌وجوی حقیقت و تلاش برای نزدیک شدن به آن به‌عنوان یک میل فطری انسانی و همچنین باور همه‌‌چیز دانی و احاطه بر کل حقیقت دارای توضیحات روانشناختی فردی و شخصیتی است.
هنگامی که فرد در روابط فردی یا اجتماعی رسالتی فراتر از فرد مقابل خود در رابطه فردی یا سایر افراد جامعه در روابط اجتماعی برای نگهبانی از مرزهای حقیقت قائل است، این انرژی‌گذاری و تلاش فراتر از حد معمول نشانه‌های یک رابطه نامطمئن و پرتردید با ابژه‌های اولیه زندگی اوست. روابط ناپایدار و نامطمئن با ابژه‌های اولیه زندگی می‌توانند فرد را نسبت به از دست رفتن حقیقت به‌شدت مضطرب و نگران و حتی وحشت‌زده کند. این افراد برای روبه‌رو نشدن با اضطراب دردناک «تردید» در جریان مسائل روزمره زندگی یا روابط فردی و اجتماعی به نگهبانان حقیقت مبدل می‌شوند و از عقاید، برداشت‌ها و عملکرد خود با جدیت دفاع کرده و هرگونه انتقاد یا پرسش درباره آن را حمله‌ای به حقیقت روشن و بدیهی که البته نزد خود می‌دانند، به‌حساب می‌آورند. این گلادیاتورهای نگهبان حقیقت برای نگهبانی از یافته‌های خود که به‌سختی در برابر تردید‌های خود فراهم کرده‌اند، گوش‌های شنوا و مطیع، زبان‌های خاموش یا تأیید‌کننده و سرهای خم شده از روی ادب و احترام می‌طلبند تا هیچ‌کس تردیدهای هراسناک او را دوباره یادآوری نکند.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید